در این زمینه به طور مشخص توضیح دهید که چه چیزی باید تولید شود؟
طبق قانون، در کشور برای صدور سند قانونی برای هر پلاک، تنها یک دسترسی
کافی است. ورودی ساکنان، خروجی زباله، قیرگونی، تعمیرات، برگزاری مراسم
عروسی و... به آن پلاک از همین دسترسی انجام می شود که درنهایت فعالیت ها
با هم خلط می شوند. حال اگر برای ایجاد تحول در شهرسازی، در مبانی قانونی
اعلام شود که هر پلاک باید با دو دسترسی ثبت شود، مالکان زمین مخالفت می
کنند. همان طور که تاکنون با مخالفت جلوی آن را گرفته اند؛ چون بخشی از
اراضی خود را برای دسترسی دوم از دست می دهند.
در حالی که از صد سال قبل در کشورهای پیشرفته، طبق یک قانون، زمین ها با
دو پلاک و دو دسترسی تفکیک می شود. لذا همواره یک دسترسی به تشریفات و
زیبایی وجود دارد و دسترسی دوم نیز در کوچه های پشتی به خروج زباله،
تعمیرات، حمل تاسیسات و... اختصاص می یابد. برای همین در دیگر کشورها
خیابان ها زیباست. با این تفکیک، می توان در قسمت تشریفاتی، کارهای
هنرمندانه ای مثل کف سازی مرتب و کاشت گیاه انجام داد. اما زیباسازی خیابان
های ایران در شرایطی که یک مالک ساختمان خود را قیرگونی و دیگری تخریب و
نوسازی می کند، فایده ندارد. پس نباید از معمار شهرساز انتقاد شود که چرا
کار خود را به درستی انجام نمی دهد. قانونگذاران باید بگویند که چرا برای
جلوگیری از این معضلات، قانون را اصلاح نکرده اند.
در مورد نماهایی که در شهرهای ما به کار می رود چه نظری دارید؟
در دنیا موازینی اعم از ارتفاع، تناسبات، مصالح کاربردی، نسبت فضاهای باز و
بسته، پیش آمدگی ها، کاربرد شیشه، نورپردازی در شب و... برای ایجاد
هماهنگی در نماهای شهری وجود دارد. در ایران به غیر از یکی دو مورد که به
همت معماران در شهرهایی مثل تبریز یا اصفهان اتفاق افتاده، دستورالعمل و
موازین مشخصی برای نماهای شهری وجود ندارد. درخصوص خط آسمان میدان مسجد
جمال اصفهان جنجال هایی به پا شد و پای یونسکو به میان آمد و طراحان اعتراض
کردند به ساختمان جهان نما که ارتفاع آن بالاتر آمده و خط آسمان را به هم
زده است. اما نتوانستیم با یک حرکت مدنی یا رسانه ای مالک زمین را وادار به
کاهش ارتفاع ساختمان کنیم تا آن را مخدوش نکند. متاسفانه همیشه قوانین و
مقررات مقدم بر تولیدهاست؛ چون مقررات به مالک اجازه می دهد که هر چند طبقه
می خواهد بسازد. حقوق مالکانه در ایران بیشتر از یک میدان چند صد ساله
ارزش دارد.
کشورهای آمریکایی و اروپایی، به ویژه آلمان و هلند، پیشگام ایجاد پیاده رو
هستند. در حالی که بسیاری از شهرهای دنیا، پیاده مداری را در حد چشم انداز
اصلی توسعه شهری ارتقا داده اند، اما در ایران به فضاهای پیاده و اهمیت
آنها در ایجاد سرزندگی شهری چندان توجه نشده است.دلیل این بی توجهی چیست؟
زمانی ما هم در ایران این پیاده روها را داشتیم و در این حوزه پیشگام
بودیم. ازجمله خیابان چهار باغ اصفهان که متعلق به 400 سال پیش است یا
خیابان عریضی در کرمان که وسط آن بلوار ساخته شده است؛ اما آن را ادامه
ندادیم. وقتی در جریان سرعت عمل اقتصادی شدن افتادیم، منافع مالکان به خاطر
از دست ندادن زمین و ثروت، گشایش ها را تصرف کرد. مالکان اجازه نمی دهند
که فعالیت های اجتماعی و مردمی، شهر را در اختیار خود بگیرد. بخش مالکیتی
باید دستورالعمل هایی را برای این منظور تهیه کند.
در سطح شهرها آیا ساخت پیاده رو براساس برنامه ریزی صورت می گیرد؟
در شهرهای محدودی مثل شیراز موفق شده ایم که با افزایش عرض پیاده روها و
ارائه دستوراتی برای عقب نشینی زمین های اطراف، پیاده روها را به عنوان
مکانی برای گذران اوقات فراغت در ضوابط شهری بگنجانیم؛ مثلا در شیراز پیاده
رویی با عرض 20 متر در کنار بزرگراه چمران ساخته شده که مردم در آن اوقات
فراغت خود را سپری می کنند. اخیرا در ضوابط طرح تفصیلی تهران هم آمده که
سازندگان ساختمان عمومی، باید از بر پلاک خود سه متر عقب نشینی کنند تا به
فضای پیاده رو اضافه شود. ولی با توجه به مقاومت مالکان زمین و ساختمان ها،
اجرای آن دشوار است. در تهران اگر بخواهیم مالکان را چند متر وادار به عقب
نشینی کنیم، جنجال به پا می شود.
آیا معماری و شهرسازی می تواند در کاهش آلودگی هوای شهرها نیز موثر عمل کند؟
بله، قطعا همین طور است. در پاریس طبق یک دستورالعمل، هر سازنده ای موظف
است که طبقه آخر ساختمان خود را به بام سبز تبدیل کند. در تمام این بام ها
اجازه کاشت میوه و سبزیجات را دارند. درست است که با این کار هزینه احداث
ساختمان تا حدی بیشتر می شود، اما حجم فضای سبزی که از این طریق تولید می
شود، بیشتر از مساحت پارک هایی است که شهرداری احداث می کند. در تهران اگر
اسمی از ساخت بام سبز بیاوریم، همه مخالفت می کنند.
ساخت میدان در سطح شهرها براساس چه هدف و برنامه ای صورت می گیرد؟
درحقیقت ساخت میادین در شهرها و گذاشتن یک مجسمه در وسط آن، رهاورد غرب
برای ماست. متاسفانه این الگوی غربی وارد معماری و شهرسازی ما شده تا دور
این میادین بچرخیم. در سنت های معماری و شهرسازی ما، مردم داخل میادین
فعالیت می کنند و میدان جایی است که داخل آن عملیاتی اتفاق می افتد. میدان
های مهم ما مثل میدان کهنه اصفهان، میدان امیر چخماق یزد، میدان خان و...
مختص فعالیت های مردمی است.
یعنی وجود میادین در شهرها لازم نیست؟
شاید وجود میدان ها در تقاطع های کوچک لازم باشد، ولی روش طراحی آن نباید
طوری باشد که بنایی را در وسط بسازند و دور آن بچرخند. طواف به دور میدان
ها کار خردمندانه ای نیست. در حوزه معماری و شهرسازی، الگوی اسلامی ایرانی
که دولت مطرح کرده است، باید از حد شعار و حرف خارج شود و به دستورالعمل
برسد.