وبلاگ مهندس رضا عصمتی
بحران‌هاي ترافيكي در هنگام وقوع زلزله  
وقوع بلاياي طبيعي، همانند سيل و زلزله، توفان و گردباد اغلب موارد تاثيرات مخربي بر سکونت گاه هاي انساني باقي گذارده است و تلفات سنگيني بر ساکنان آنها وارد ساخته است، و ساختمانها . زير ساختها را نابود کرده و عوارض اقتصادي و اجتماعي پردامنه‌اي بر جوامع و کشور‌ها تحميل کرده است.
آسيب پذيري سکونت گاه هاي انساني نسبت به بلاياي طبيعي، در نتيجه تمرکز جمعيت و فعاليتهاي اقتصادي در نواحي وسيع و متراکم وضعيت نا بسامان و بي قاعده سکونت گاههاي ساکنان کم در آمد نواحي شهري و روستايي، به طور مداوم افزايش يافته است. دمنه خسارتي که يک سانحه به وجود مي‌آورد، تنها وابسته به قدرت ويران گري آن نيست.

اين ميزان براي مثال به وضعيت سازه‌هاي زيرساختي که در معرض سانحه قرار مي‌گيرد نيز وابسته است. در بسياري از کشورهاي در حال توسعه که با تمرکز شديد جمعيت، حصير آباد ها، محله‌هاي فقير نشين و حاشيه نشين مشخص مي‌شوند، يک سانحه طبيعي مي‌تواند حتي در جايي که تاثيرات اوليه آن چندان جدي نبوده است، به فاجعه بينجامد. اين در حالي است که انسان همواره در سراسر تاريخ شناخته شده اش با نيروها و حوادث طبيعي چون سيل، زلزله و مسائلي از اين قبيل درگير بوده است و همواره خسارت‌ها و صدمات زيادي را تحمل نموده است. ليکن با همه پيشرفت‌هايي که به دست آورده به دليل عدم آگاهي کافي، همچنين بع لحاظ محدوديت امکانات لازم تا کنون نتوانسته کنترلهاي مطلوب را براي پيشگيري کامل از بلاياي طبيعي تدارک نمايد. از طرفي بايد توجه داشته باشيم، شدت بروز پديده‌هاي طبيعي نيست که به عنوان يک فاجعه تلقي مي‌شود؛ بلکه ضايعات عظيم مادي ناشي از آنهاست.

شدت و فراواني اين بلاياي طبيعي هر قدر بيشتر باشد، به طور حتم ميزان تلفات انساني و خسارتهاي جاني و مالي نيز بيشتر مي‌گردد. گرچه انسان در کنترل تمامي حوادث طبيعي عاجز است ولي مي‌تواند با کنترل آن با هوشمندي از شدت فاجعه بکاهد. درست است که در انجام اين کار از نظر اقتصادي متحمل هزينه‌هايي مي‌گردد. به طور مثال در دسامبر سال 1947 در شهر «هاي چانگ» چين علايم وقوع زلزله به وسيله دانشمندان دريافت و بررسي شد که شهر تخليه شد وخسارات جاني به بار نيامد، ولي 18 ماه بعد در زلزله‌اي که در همين شهر روي داد، 750000 نفر کشته شدند. جالب اينکه در چيش بيني اوليه، ده هزار متخصص حرفه‌اي و هزار فرد غير حرفه‌اي فعاليت مي‌کرده ا ند. بدين ترتيب سازماني براي پيش بيني و از سر گزراندن چنين بحران‌هايي لازم مي‌باشد.



در اين مقاله سعي مي‌شود تا خوانندگان محترم با مديريت بحران، عملکرد و ابعاد فعاليت آن آشنا گردند. از آنجايي که کشور ما بيشتر در معرض خطر‌هايي چون زلزله و سيل است، سعي شده با ذکر مثالهايي نسبت به روشن شدن ذهن خوانندگان اقدام شود. در حقيقت ژاپني‌ها پس از زلزله سال 1923 توکيو به فکر طراحي سيستمهاي مقابله با سوانح طبيعي افتاده‌اند، تا حدي که امروزه زلزله‌هاي سهمگين در کشور‌هاي جهان سوم به امري عادي در شهر توکيو تبديل گرديده است. مقابله با سوانح طبيعي صرفاً مقاوم سازي نيست، بلکه بايد يک ديد کلي نگري سازماني جهت مقابله با بحران پديد آورد تا از اين طريق ابعاد بحران به حد اقل کاهش يابد و بدين ترتيب در سالهاي اخير مديريت بحران نقش و جايگاه خود را در اين امر يافته است. در ابتدا بهتر است به بررسي يک بحران بپردازيم.

بحران يعني وجود يک وضعيت غير عادي؛ وضعيتي که جامعه به عنوان يک سيستم در شرايط عمومي آن حالت را ندارد. بحران يک واقعيت وجودي است، بدين معني که در موقع بروز بحران عوامل داخلي موجب بحران مي‌شوند و حتي در مواردي که عوامل خارجي در ماجرا مشهود است، مي‌بينيم که جامعه استعداد دروني براي بروز پيشامد را داشته است. به عنوان مثال مي‌توان گفت زلزله فاجعه نيست، بلکه ساخت و ساز ما فاجعه است. از خصوصيات ديگر بحران، بروز پارامترهاي غير قابل کنترل است. بحران انواعي دارد مانند بحران اقتصادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و طبيعي که در اين مجموعه به بحران‌هاي ترافيكي درهنگام زلزله مي‌پردازيم.

رفتارهاي انساني در شبکه ترافيک
در هنگام وقوع زلزله، ما با پارامترهاي نامعين متفاوتي روبرو هستيم. يكي از مهمترين اين پارامترها، رفتارهاي انساني است؛ يعني تحليل شبكه كه شامل برآورد عرضه وتقاضا وسپس بهره گيري از عرضه پاسخگويي به تقاضاست. در تمام مراحل، نياز به شناخت رفتارهاي انساني دارد. بعد از زلزله عده‌اي از افراد در سطح شبکه حرکت کرده، براي نجات، امداد و برقراري نظم کمک مي‌کنند وعده‌اي ديگر به عنوان افراد آسيب ديده براي اطلاع از وضعيت خانواده، تخليه شهر و با کمک رساني،از سطح شبکه استفاده خواهند کرد.

از مسائل مهم نگراني مردم در هنگام زلزله، اطلاع از وضعيت اعضاي خانواده آنها است. در طول روز تعداد زيادي از بچه‌ها به‌ عنوان دانش آموز در مدارس يا در مهدكودك‌ها هستند. مطمئناً اطلاع از وضعيت اين كودكان ونوجوانان وكمك به آنها مشكلات ترافيكي زيادي را ايجاد مي‌كند. در شبكه حمل ونقل وارزيابي آن با چند گروه از افراد روبرو خواهيم بود.
اولين آنها رانندگاني‌اندكه در هنگام بروز زلزله در سطح شبكه راه‌ها در حال رانندگي هستند. وسيله نقليه آنها نيز به نوعي مي‌تواند سبب انسداد مسيرها گردد.

دومين گروه مردمي هستند كه بعد از بروز زلزله، از شبكه با وسيله خود يا بدون آن براي اطلاع از وضعيت خانواده و يا تخليه آنها ويا كمك رساني به ساير مردم استفاده مي‌كنند.
سومين گروه، نيروهاي انتظامي هستند كه بايد ترافيك شبكه را بعد از زلزله كنترل كنند و در بازكردن مسيرواختصاص آن به نيروهاي امدادي، در جهت امدادرساني كمك نمايند.
چهارمين گروه نيروهاي امدادي هستند كه براي انجام ماموريت خود از شبكه استفاده مي‌كنند.
پنجمين گروه نيز نيروهاي مديريت بحران در مسئله امدادرساني مي‌باشند.

الف- رفتار رانندگان در هنگام وقوع زلزله
در هنگام بروز زلزله نيز عده‌اي از افراد با وسايل نقليه خود در حال استفاده از شبكه هستند. وزلزله مي‌تواند سبب انسداد مسيرها وبروز مشكلاتي گردد كه ماشين‌هاي در حال حركت را گرفتار در ترافيك وراهبندان ناشي از عوامل مختلف موجب انسداد مسير گردد. مواردي مانند خرابي پل‌ها، ريزش ديوارهاي حايل،تصادف ماشين ها، رها كردن ماشين‌ها در سطح جاده از جمله دلايل بسته شدن جاده‌ها مي‌تواند باشد. از آنجايي‌که بعد از بروز زلزله ميزان زيادي از سطح شبکه توسط وسايل نقليه مي‌تواند اشغال گردد،لذا رفتار رانندگان در شبکه مي‌بايست کاملاً مورد توجه قرار گيرد.

ب- عوامل مؤثر در وضعيت ورفتار رانندگان
چهار پارامتر در نحوه رفتار رانندگان اهميت زيادي دارد كه عبارتند از: شدت زلزله (ميزان آسيبها)، زمان وقوع زلزله، سطح فرهنگ وپايبندي به مقررات وميزان اعمال مقررات ...
زلزله هرچقدر شديدتر باشد ميزان آسيبها بيشتر وگسترده تر مي‌شود ودر نتيجه وضعيت بحراني تري در پيش خواهد بود. هراس بيشتري در رانندگان ايجاد مي‌گردد ورفتار غير منطقي بيشتري را شاهد خواهيم بود .انسداد مسيرها گسترده تر است؛ زيرا رانندگان تعجيل بيشتري براي اطلاع از وضعيت خانواده وكمك رساني به آنها دارند.

زمان وقوع زلزله نيز در رفتار رانندگان داراي اهميت است .بروز زلزله در شب نسبت به روز ديرتر احساس مي‌گردد، اما وقوع زلزله در شدتهاي بالا و در شب هنگام هراس بيشتري را ايجاد خواهد كرد. در طول شب اعمال مقررات (شرايط مشابه از نظر حجم ترافيكي) سخت تر خواهد بود وبي نظمي بيشتري مشاهده مي‌شود.مهمترين عاملي كه استفاده از وسايل نقليه را بغرنج مي‌سازد بروز زلزله در ساعاتي است كه شبكه در زمان اوج بهره برداري است. اين زمان اوج معمولاً در ساعات اوليه صبح (براي مثال 7 تا9 صبح) ودر عصرها هنگام برگشت ازكارها(براي مثال ساعت 5 تا 7 بعد از ظهر) است. البته اين زمان‌ها بسته به عوامل شبکه (آزاد راه ها، شريان‌‌هاي درجه 1و2، جمع کننده‌ها و يا خيابان‌هاي محلي)، موقعيت (کاربري زمين، نوع سفرهاي ناشي از عادت اجتماعي مردم، ساعات کاري) موقعيت فصلي و مانند آن، متفاوت مي‌باشد. در اين زمان‌ها سطح بيشتري از خيابان‌ها توسط وسايل نقليه اشغال شده‌اند.به هر حال در ساعات اوج، مسيرهاي شهري با حداكثر ظرفيت خود در سطوح سرويس E كار مي‌كنند. اين سطح سرويس ناپايدار بوده وبه سرعت با بروز موانع كوچك در مسير تبديل به سطح سرويس F مي‌گردد. زلزله در ساعت اوج مي‌تواند اكثر مسيرهايي را كه با ظرفيت نزديك به ظرفيت خود حركت مي‌كنند، دچار مشكلات زيادي كند. تاکيد عده‌اي بر استفاده از وسيله نقليه شخصي و ادامه مسير و در کنار آن رها کردن ماشين‌ها توسط افراد و... مشکلات زيادي را در ساعات اوج ايجاد مي‌کند.

در جوامعي كه تمايل زيادي به گريز از قوانين ومقررات وجود دارد و رانندگان خود را ملزم به رعايت حقوق ديگران نمي‌دانند، مشكلات ايجاد شده توسط وسايل نقليه‌اي كه در هنگام بروز زلزله در سطح شبكه قراردارند، بسيار خواهد بود.
كشورهاي جهان سوم داراي ضعفهاي عمده‌اي در اين زمينه هستند. در اين كشورها با وجود يك راهبندان كوچك در وضعيت‌هاي عادي، افراد سعي مي‌كنند به هر صورت خود را از راهبندان خارج كنند كه راحت ترين صورت آن استفاده از مسير مقابل است. اين مساله به خصوص با افزايش زمان راهبندان شدت مي‌يابد و ميزان پايبندي به مقررات را كاهش مي‌دهد.
مطمئناً در هنگام زلزله ويا وقوع راهبندان‌هاي گسترده بويژه در ساعات اوج، امكان استفاده از سطح شبكه براي وسايل امدادي كاهش خواهد يافت. در بررسي عميق تر شبکه حمل و نقل بعد از زلزله، شرايط اجتماعي و فرهنگي مردم اهميت زيادي خواهد داشت. پوشاندن اين نقص به اجراي دقيق تر مقررات و شدت عمل بيشتر پليس نيازمند است. ميزان اعمال مقررات در نوع رفتار رانندگان تاثير خواهد داشت.درصورت عدم حضور چشمگير و مؤثر پليس و عدم اعمال مقررات بطور صحيح، رفتارهاي رانندگان آسيب بيشتري به وضعيت عبور و مرور وارد مي‌كند وسبب ناپايدار شدن شبکه حمل و نقل و اختلال در کار نيرو‌هاي امدادي مي‌گردد. در چنين شرايطي، نظارت و اجراي شديد مقررات توسط پليس، موجب قانونمند شدن رفتار رانندگان مي‌گردد.

بحران‌هاي ترافيکي در هنگام زلزله
الف- اشغال سطح خيابانها
معمولاً مشکل ترين قسمت يک عمليات امداد رساني، به امر حمل و نقل مربوط مي‌شود. علي‌رغم سرعت فوق العاده ترابري هوايي و مزاياي رواني آن، به علت محدوديت ظرفيت هواپيما و کمبود فرودگاه‌هاي قابل استفاده اغلب از بکارگيري آن در حجم زياد، صرف نظر مي‌شود بنابراين براي جابجايي گسترده مي‌بايست از حمل و نقل زميني استفاده نمود و وسايل و جاده‌هاي ثانوي حمل و نقل بايد به دقت مورد بررسي و انتخاب قرارگيرد.

مهمترين مشكلي كه توسط وسايل نقليه‌اي كه در هنگام بروز زلزله در سطح شبكه حركت مي‌كنند، ايجاد مي‌گردد، اشغال سطح شبكه و راه‌هاي دسترسي است. نيروهاي امداد ونجات و انتظامي، براي رسيدن به مقاصد خود نياز به استفاده از خيابانهايي دارند كه ممكن است توسط خودرو‌هاي شخصي اشغال شده باشند. خودروهايي که ممکن است جابجا نمودن آنها براي آزاد کردن سطح معابر مشکل باشد. از طرفي وسايل نقليه ا ي که درهنگام بروز زلزله در خيابان‌ها حرکت مي‌کنند لزوماً در مبدأ و مقصد خود نيستند و لذا مي‌خواهند ادامه مسير داده و يا سعي مي‌کنند به مبدأ حرکت خود برگردند؛ اين قضيه در ساعات اوج ترافيک پيچيده تر خواهد بود.

ب-تخليه وسايل نقليه و مشكلات آن
از اولين اقدامات بعد از زلزله، پاكسازي معابر و آزاد ردن آنها براي عبور وسايل نقليه امدادي است، اما در اين جهت مشكلات زيادي ممكن است مطرح گردد. در آزادراه‌ها كه سهولت حركت نسبت به ميزان دسترسي ارجحيت دارد، امكان دسترسي به آزادراه‌ها از طريق ورودي وخروجي‌هاي محدود بوده وممكن است در طول چند كيلومتر هيچگونه دسترسي وجود نداشته باشد. از طرفي انسداد خروجي‌ها امکان تخليه را به خصوص در زماني که حجم ترافيک عبوري در حد ظرفيت آزاد راه بوده است، مشکل مي‌کند. همچنين ماموران در بعضي از مسير‌ها براي رسيدن به محل انسداد مسير و رفع آن، نياز به عبور از مسيري دارند که توسط وسايل نقليه ديگر اشغال شده‌اند و يا اينکه وسايل نقليه گرفتار شده مجبورند مسير طولاني و پر تراکمي را براي رسيدن به مناطقي که ظرفيت پذيرش آنها را براي توقف موقت دارند، طي کنند که بعداً در زماني که امکان و اجازه حرکت براي آنها فراهم مي‌گردد به حرکت خود ادامه دهند.

ج- عدم كاركرد احتمالي چراغها
در اثر زلزله ممكن است ايستگاههاي توليد وخطوط انتقال برق دچار آسيب شود و برق مورد نياز چراغهاي راهنمائي قطع گردد،‌ (وضعيتي كه در زلزله‌هاي گذشته تجربه شده است) ويا اينكه خود چراغها آسيب ديده يا زمانبندي آنها متناسب با وضعيت بحراني پيش آمده نباشد. اين عوامل و همچنين عدم حضور نيروهاي پليس مي‌تواند باعث بروز مشكلات زيادي در تقاطعاتي گردد كه تردد بالايي در آنها انجام مي‌پذيرد.

د- بروز تصادفات احتمالي
به علت هراس ايجادشده، عجله وعدم دقت لازم ويا خرابي‌هاي ناشي از راه، ممكن است تصادفاتي در سطح خيابانها رخ دهد. اين تصادفات از سطح دسترسي به شبكه خواهند كاست.

هـ- وسايل نقليه رهاشده
از جمله مشكلاتي كه از طرف رانندگان ايجاد مي‌گردد، رها كردن خودروها در سطح خيابانها است. اين مسئله ممكن است در اثر آسيبهاي وارده برخودروها باشدكه امكان حركت از آنها گرفته شده است ويا شوك وهراس ناشي از وقوع زلزله ويا در اثر نااميدي از بازشدن مسيرها وتعجيل در جهت اطلاع يافتن از وضعيت خانواده رخ مي‌دهد، بخصوص اگر رانندگان در فاصله نزديكي از محل زندگي خود باشند.

و- نگراني‌هاي ناشي از زلزله و تبعات آن
در زلزله‌هاي با شدت بالا که خرابي‌هاي زيادي را نيز در پي دارد اگر آموزشها و آمادگي‌هاي ذهني قبلي براي شهروندان وجود نداشته باشد؛رفتار رانندگان و ساير شهروندان مي‌تواند در استفاده از معابر،مشکلات زيادي را ايجاد نمايد.مواردي از قبيل عجله در اطلاع از وضعيت خانواده و يا تلاش براي رسيدن به يک نقطه امن و دشدن از مناطق خطرناک و يا فرار از خطر پس از زلزله احتمالي که مي‌تواند باعث عدم توجه به مقررات و اختلال درجريان عبور و مرور معابر گردد.

ز- افزايش طول سفرها در اثر عدم اطلاع
از طرفي به علت سردرگمي وشوك وارده در تشخيص مسير، رانندگان دچار اضطراب مي‌شوند وحتي ممكن است مسيرهاي اصلي را گم كنند و مسيرهاي ديگري را طي نمايند و اين امر باعث افزايش متوسط طول سفرها مي‌گردد. از سوي ديگر به علت عدم آگاهي از محل و آسيب‌هاي مسير، امکان انسداد در طول مسير ويا تغيير مسير نيز وجود دارد. اين عمل تا رسيدن به مقصد مورد نظر احتمال دارد چندين بار براي آنها تکرار شود.

راه‌هاي مواجهه با بحران‌هاي ترافيکي در هنگام زلزله
بروز مشكلات در زلزله‌هايي با شدت بالا ودر طول روز بويژه در ساعت اوج، امري اجتناب ناپذير است.
الف- آموزش واطلاع رساني
آموزش همگاني واطلاع رساني مي‌توانند در تعديل رفتارهاي افراد بعد از بروز زلزله وكمك در تصميم گيري صحيح آنها نقش مؤثر ي داشته باشند.
آموزشها بايد گسترده بوده وجداي از نيروها امدادي وانتظامي براي افراد عادي با سطوح مختلف تحصيلي نيز اجرا گردد.

ب- تخليه و بازگشايي مسير
ساعات اوليه بعد از زلزله مي‌تواند نقش مهمي را در زندگي افراد حادثه ديده داشته باشد. در اين راستا تخليه سطح راه‌ها از وسايل نقليه عبوري موردنياز
مي باشد .براي تخليه وسايل نقليه، مشكلاتي مانند خروجي‌هاي محدود در طول آزاد راه ها، بسته شدن يك مسير در اثر تخريب پل وعدم امكان عبور از تقاطع وبسته شدن مسيرهاي كنارگذر،بسته بودن بعضي دسترسي‌ها به آزادراه‌ها وشريانها، وجود وسايل نقليه متراكم در پشت سرموانع وعدم امكان عبور از صف ترافيكي ورسيدن به موانع ورفع آنها، وجود دارد.

ج- رفتار رانندگان در استفاده از شبكه بعد از زلزله
بعد از گذشت ساعت اوليه بحران، تقاضا براي سفرهاي خاص مربوط به زلزله در سطح شبكه، توسط افراد عادي ايجاد مي‌گردد. سفرهاي حاصله از زلزله، در صورتي كه محدود وكنترل وهدايت نشود، عرض محدود شبكه را اشغال مي‌نمايد و امدادرساني را دچار مشكل مي‌كند.
اين سفرها مي‌تواند به دلايل زير ايجاد گردد:
• براي اطلاع از وضعيت خانواده وبستگان؛
• براي امدادرساني ونجات مجروحان به مراكز امدادي؛
• براي فرار از منطقه در معرض خطر مانند بروز آتش سوزي؛
• براي تخليه خود وخانواده از شهر ويا محل آسيب ديده ورساندن آنها به نقطه امن.

د- رفتار نيروهاي انتظامي و امدادي
مطمئناً پيش بيني رفتار وشرايط اين نيروها بعد از زلزله ونحوه استفاده از آنها در شرايط بحران، نقش اساسي دارد كه بايد در طرحهاي مديريت بحران هر شهر ومنطقه لحاظ شده باشد.
نيروهاي پليس، وظيفه گشودن و بازنگهداشتن مسيرها را (براي حركت نيروها امدادي واستفاده از آنها) دارند تا با سرعت بيشتري ماموريت امداد و نجات انجام شود.

در عمل ممكن است مشكلاتي در استفاده از نيروها پيش آيد كه عبارتند از:
• در اثر زلزله، خود نيروها آسيب ديده باشند.اين امر سبب اختلال در انجام وظائف اين نيروها مي‌گردد.
• درگير كمك رساني به خانواده خود باشند.
• دنبال اطلاع از وضعيت خانواده خود باشند.
• افراد در دسترس نبوده ويا دسترسي به مراكز خدمات براي آنها دشوار باشد.
• مراكز انتظامي وامدادي يا تجهيزات آسيب ديده باشند.
• مشكلات سازماندهي: ممكن است به علت عدم پيش بيني‌هاي لازم ويا بروز خرابي‌ها و آسيب‌هاي خارج از انتظار ويا عدم آموزش‌هاي لازم وعدم آمادگي براي چنين حوادثي، بهره دهي اين نيروها پايين باشد.
• قطع سيستم‌هاي ارتباطي، به علت قطع اين سيستم‌ها وارتباط آنها با مراكز مديريت بحران بويژه در بيمارستانها ومراكز امدادي كه تنها كانال ارتباطي آنها خطوط تلفن است سازماندهي صحيح انجام نشده، برآورد صحيحي از نيازهاي مناطق آسيب ديده وتوانايي‌هاي مراكز امدادي وانتظامي انجام نگردد.
• براي رسيدن به محلهاي ماموريت خود دچار مشكل باشند. حتي بعد از اينكه نيروها با سازماندهي از مراكز استقرار خود براي انجام ماموريت اعزام مي‌شوند، به علت انسداد مسيرها ممكن است نتوانند بسرعت خود را به مناطق موردنظر برسانند.
• موانع انجام وظيفه در محل: شامل مواردي چون آتش سوزي، قطع آب وعدم امكان استفاده از نيروهاي آتش نشاني.

اما براي حل اين مشكلات و پيش بيني و مواجه با آنها مي‌توان كارهاي زير را انجام داد:
1. مقاوم سازي ساختمان‌هاي محل استقرار: از آنجايي كه حضور اين نيروها وارائه خدمات در لحظات اوليه بحران زلزله اهميت خاصي دارد، بايد ساختمان‌هاي محل استقرار آنان بويژه بيمارستانها ومراكز درماني با مقاومت بالايي طرح گردند تا در صورت بروز زلزله بتوانند پايدار بوده وخدمات خود را ارائه دهند.

2. داشتن طرح وبرنامه وپيش بيني‌هاي لازم براي مديريت بحران: براي مقابله با زلزله بخصوص در كلان شهرهايي كه در معرض زلزله‌هايي با شدت بالا هستند موارد مهمي را بايد در نظر گرفت. در رابطه با نيروهاي انتظامي وامدادي مي‌توان به مواردي چون پيش بيني نحوه فراخواني، نحوه سازماندهي مجدد، نحوه جايگزيني افراد آسيب ديده و يا دور از دسترس، محلها وموقعيتهايي كه بايد تحت پوشش قرار گيرند، اشاره كرد. در زلزله كوبه ژاپن، زلزله در ساعات اوليه صبح اتفاق افتاد. بعد از مدت كوتاهي وزارتخانه‌هاي مربوطه در جريان قرار گرفتند وهليكوپتر براي برآورد آسيبها وزيانها بر فراز شهر به پرواز درآمد.

هم اكنون كارهاي زيادي در جهت اطلاع گيري سريع از جمعيت بحران‌زده در ژاپن ودر مناطق زلزله خيز آمريكا انجام شده است. ريزپهنه بندي شهرها ومدل كردن وضعيت بحران براي سناريوهاي مختلف وپيش بيني آسيبها وامكانات موردنياز وتطبيق وآماده سازي وضعيت فعلي نيروها براي مواجه با شرايط، از جمله كارهايي است كه انجام مي‌شود.

3. استفاده از نيروهاي كمكي خارج از منطقه آسيب ديده: اين موضوع از كارهاي بسيارمهمي است كه بويژه در رابطه با شهرهاي بزرگ بايد انجام گيرد. نيروهايي كه وظيفه امداد وكمك رساني و يا برقراري نظم را دارند اگر خانواده‌هاي آنها در محل ويا حوزه آسيب قرار گرفته باشند،تاحصول اطمينان از وضعيت خانواده نمي‌توانند سرويس دهي مناسبي داشته باشند.

4. پيش بيني حجم گسترده نيروها وطرح‌هاي جايگزيني : با توجه به احتمال آسيب عده‌اي از نيروها وامكانات وحجم گسترده خرابي بايد امكان استفاده از نيروهاي انتظامي ونيروهاي مردمي مدنظر قرار گيرد.

5. آموزش‌هاي لازم: نيروهاي موظف انتظامي وامدادي،نيروهاي كمكي خارج از شهر و نيروهاي مردمي نيازمند به آموزش مي‌باشند. در شرايط بحراني تصميم گيري صحيح مشكل است وبدون آمادگي ذهني لازم اقدامات انجام شده مي‌تواند اشتباه وعجولانه باشد.

6. پيش بيني دسترسي‌هاي سريع وجمع آوري اطلاعات فوري: با توجه به مشكلات احتمالي،جابجايي نيروها در سطح شهر بعد از بروز زلزله وانسداد مسيرها بايد تمام راه‌هاي دسترسي سريع لحاظ گردد.مانند استفاده از هليكوپتر كه مي‌تواند براي محلهاي فاقد دسترسي وبحراني مفيد باشد ويا استفاده از سيستم مترو.
منبع :www.idman.ir


نويسنده :رضا عصمتی مهندس عمران
تاريخ: جمعه نهم مهر ۱۳۸۹ ساعت:

آخرین مطالب
من میتونم داستان کوتاه، داستان بلند و رمان به اسم شما و بر اساس موضوع انتخابی تون بنویسم.
من میتونم برای کسب و کار شما یک وبسایت اختصاصی طراحی کنم.
من میتونم بهینه سازی سرعت سایت وردپرس انجام بدم
من میتونم محتوای سئو شده و مهم تر از اون ((جذاب)) براتون تولید کنم!
من میتونم با سابقه کاری که دارم بهترین تولید محتوا رو برای شما انجام بدم.
تولید محتوای سئو شده (بازنویسی یا تالیف و ترجمه)
من میتونم برای وب سایت و شبکه های اجتماعی شما محتوای هدفمند و موثر تولید کنم.
من میتونم طراحی و برنامه نویسی و ساخت بردهای الکترونیکی و کنترلی را انجام بدم
طراحی و معماری ساختمان و سوله
راهکارهای پیشرفته کسب درآمد از سایت های تایپ و ترجمه
آرشيو